مرگ بر در خانه می کوبد

عنوان اثر : مرگ بر در خانه ما می کوبد مجموعه مرگ بر در خانه ما می کوبد الهام گرفته از بیماری و احتضار پدر بزرگم بود و نه فقط غم رنج و درد او ، بلکه اولین مواجهه من با مرگ ، مرگی که همچون ابر سیاهی بر بالای سر خانه ی ما امده بود ، خانه ای که همیشه افتابی بود. پدر بزرگم در بستر بیماری بود ، ریه ها اب اورده و سرطان ریه او را به تنگی در نفس انداخته بود ، اولین بار که باور کردم این بیماری قرار است پایان او باشد شروع به اتود زدن برای این موضوع کردم ، انگار هر بار پایانش را برای خودم تصویر کردم تا هیبت وحشتناک مرگ کمتر بترساند مرا ، من ذره ذره نابودیش را شریک شدم ، تا جای خالی اش را راحت تر باور کنم مواجهه من با احتضار پدر بزرگم فقط غم فقدانش نبود ، حس عجیب تجربه ی پایان یافتن یک زندگی بود که برای اولین بار برایم اتفاق می افتاد ،نقاشی برایم راه حلی بود که ارام ارام این غریبگی را هضم کنم اما مرگ همیشه یک قدم از من جلوتر بود ، پدر بزرگم ما را زودتر از تصورم ترک کرد ، نقاشی ناتمام بود وقتی مرگی که بر در خانه میکوبید ، خانه را از بیخ و بن ویران کرد بعد از فوت او ، حس خفگی اینبار مرا در بر می گیرد ، مرگ اکنون برای من غریبه نیست ، بلکه اینبار باور نا پذیر است ... وقتی لباس هایش ، صندلی مورد علاقه اش ، ماسک اکسیژنش باعث میشوند واقعی تر از همیشه جلوی چشمانم نقش ببندد ، چه کسی میتواند اثبات کند این تصویر واقعی نیست ؟ چه کسی میتواند اثبات کند مرگ پایانش بوده ؟ از او اکنون جای خالی مانده ، پارچه ها و اشیایی مانده که هرکدام بخشی از روحش را در بردارند ،او دیگر کنارمان نیست ولی گویا با مرگ او ، اجسام برای من زنده تر شدند ... انگار روحش ریشه دوانده در سراسر زندگیمان نقاشی های من مرثیه ای برای انچه از دست دادم نیست ، راه حل من بود برای اموختن مردن ، نبودن و نابود شدن.